درخت و تبر

 

 اینروز ها یکبار دیگر دزدان سر گردنه باهم یکجا شده اند و باز پلان دیگری برای غارت و چپاول دارند. خوب وقتی نتوانی بگویی فلان و یا همان؛ بهتر است به اشاره و کنایه رجوع کنی.

درخت و تبر

دزدان شهر ما چقدر خیــره  سر شدند

حالا  به  فـــکر  غارت  مــال پدر  شدند

از قُمه و فشنگ  و  تفنگ دل  بریده  اند

این  روز ها  به  فکـر  پلان  دیگر  شدند

ابلیس گونه  در  رگ  هر  هموطن  روند

بگـــرفتند قـلم  و سـراپا   نظــــر شدند

بازی  به خون  مردم   بیچاره  کرده  اند

امروز خواستـداری  عدل  عمــــر شدند

کوران، دست  هم به شب  تار داده اند

دیــدی چگونه همنفس  یکدیــگر شدند

***

اری بـــرای  کنــدن  این  ریشــه و تنــه

از این  درخت، دسته ای بهـر تبر شدند

جهانمهر هروی

8 می 2009