برای انجلا پگاهی و نو آفرینی هایش

برای انجلا پگاهی و نو آفرینی هایش

غزل

خـواب تو از غـزل بود آغشته ای عـزیز

از ماورای وســوسه و اضـــطراب نیــز

آ تشفــشان ذهــــن تـو فـــواره میـــــزند

مــــیآورد جــنون به احساس من چه تیز

الهام میشوی  گل صد برگ ســرخ مـن

با آفتــــاب ســـرخ نمـایـــم تـــرا تمیــز

قـلب مـــرا بســـاز برایـت  ورق  ورق

بنویس روی هـر ورق آن هـــزار چیـز

عــطر کلام مــعجزۀ خـامـه ای تو شـد

بر هــر کنــار دفــتر ما سـکر آن بریز

در حیرت شکــــستگی نفــس تــو ستم

برد تو امشب اسـت چرا میکنی گریز؟!